محل تبلیغات شما
بارون مياد از آسمون چيكه چيكه چيكه چيكه ميشينه رو شونه مون مي خونه قصه براي دلاي شكسته مون يكي بود – يكي نبود زير گنبد كبود توي آسموني اون خدائيكه همه مون دوستش داريم يه دونه ابر بود که تنها بود همدم تنهايي هاش باد بود بيچاره غصه مي خورد چون كه باد هميشه پيش اون نبود يه روزي نسيم كه برگشت پيش اون يه خبر داشت براش ((اون دورا، خيلي دورا يكي هست مثل توئه غصه تنهايي داره مثل تو مي برمت پيش اون)) ابر تنهاي قصه مون خيلي خوشحال شد از حرف اون شاد و شنگول همسفر باد

حال همه ی ما خوب است، اما...

الا تهرانیا انصاف می کن

بهار بهار هنوز هم آشنایی

اون ,مون ,چيكه ,پيش ,باد ,يكي ,چيكه چيكه ,پيش اون ,هست مثل ,يكي هست ,دورا يكي

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بازرگانی هادی چوب دفترچه خاطرات